یک روز در درمانگاه - محرم اسرار
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محرم اسرار
درباره‌ی وبلاگ

به نام خدا سلام اینجا رو ساختم که از دلم برای دیگران و برای خودم بنویسم. امیدوارم دلنوشته‏هام تو اینجا مورد پسند دوستانم باشه. امیدوارم اینجا سکوی پرتابم به سوی شروع موفقیت‏های روز افزونم باشه.
موسیقی وبلاک
"
امکانات وب

بازدید امروز:74
بازدید دیروز:7
کل بازدیدها:317888

به نام خدا

همی گویم و گفته‌ام بارها       بود کیش من مهر دلدارها

سلام

درمانگاه

     چند روز پیش برای درمان عارضه‌ی باقیمونده آنفولانزای یک ماه پیش(سرفه کردن) رفتم درمانگاه. البته به اصرار مامان و بابا. آخه خجالت می‌کشیدم دوباره دکتر شبنم شادابی رو ببینم. همین پارسال بود که رفتم پیش ایشون و برای درمان، برام آب اکسیژنه 2 درصد نوشت. گفت که بعد یک ماه دوباره بیا. که نرفتم و استفاده از اون دارو رو هم ادامه ندادم :دیییییی. خجالتم برای همین بود :دی.

خدا رو شکر دکتر دیگه‌ای اون روز بود آخیشش :دی

     بگذریم. اونجا دیدم یه دختر کوشولو 6 یا 7 ساله با مامانش اومده بود. بعد پشت سرم هم دیدم یه پسر کوشولو تو همون سن و سالا اونم با مامانش اومده بود :دی. یواش یواش این دو تا با هم دوست می‌شن :دی. و صحنه‌های جالبی پیش میاد

ببخشید دیگه خودتون تصور کنید این جنگل درمانگاه هستش:))

      اول پسره در مورد چیزای مختلف داشت با دختره حرف می‌زد که یادم نمیاد. حین حرف زدن، دختره هی این ور و اونور مسیر قدم زدنش رو عوض می‌کرد. و پسره هم کنار دختره، دوش به دوش اون با نیم وجب فاصله حرکت می‌کرد. خیلی این رفتارشون برام تابلو شده بود و گفتم الانه که صدای اعتراض پسره در بیاد که:" چرا هی اینور اون ور می‌ری؟ یه مسیر مستقیم برو". اما نه این حرف رو نزد. پسره فقط گفت بیا باهم راه بریم:))

دختره سکوت کرد، که می‌گن علامت رضاست :))

در انتظار نوبت بودم که دوباره حواسم به حرف‌های این دو کوچولو پرت شد :)

این جا رو دقیق نمی دونم شاید کمی با حرفاشون اختلاف وجود داشته باشه:

    فکر کنم اول دختره گفت که طرفدار کی هست. پسره میگه طرفدار آبی هستم. بعد پسره همین سوال رو می‌پرسه که دختره می‌گه: "پیروزی".

پسره دوباره می‌گه پیروزی چه رنگیه؟ که دختره می‌گه: "رنگ جورابای من :))"


پ.ن می‌خواستم دو مورد دیگه اضافه کنم. اما مراعات حال بعضی‌ها رو می‌کنم که بتونن همش رو بخونن :))))


 


[ چهارشنبه 91/11/25 ] [ 9:4 عصر ] [ پارسا زاهد ] [ نظرات () ]
اوقات شرعی
نویسندگان
آخرین مطالب
پیوندهای دوستان